ادبیات-ترجمه

ساخت وبلاگ
*ﭘﯿﺎﺯ ﻭ ﺷﺐ ﺯﻓﺎﻑ*اگر ده بار هم خواندی بازم بخوان ،حاجت روا می شیداستانی زیبا از *"علامه دهخدا"*ﭘﻴﺎﺯ ﻓﺮﻭﺵ هی ﻣﻴﺰﻧﻪ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺘﺶ و ﻣﻴﮕﻪ: ﭼﻪ ﺧﺎکی ﺗﻮ ﺳرﻡ ﻛﻨﻢ حالا ، ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺷﺪﻡ ﺭﻓﺖ ﮔﻔﺘﻢ: چی ﺷﺪﻩ داداش من؟ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﮔﻔﺖ:ﭘﻴﺎﺯاﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﺸﻪ ! کلی ﺷﺘﺮ ﺑﺎﺭ ﺯﺩﻡ ، ﺍﺯ اصفهان ،ﭘﻴﺎﺯ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻣﺸﻬﺪ ، *ﺍﻣﺎ ﺩﺭﻳﻎ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭ*!!!ﻫﻨﻮﺯ ﺣﺮﻓﺶ ﺗﻤﻮﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﭘﻴش نماز ﻣﺴﺠﺪ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺮﻩ ﺑﺮﺍی ﻧﻤﺎﺯ ، ﺻﺪﺍﺵ ﻛﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ای *ﺷﻴﺦ* ﺩﺳﺖ ﺍین ﭘﻴﺎﺯﻓﺮﻭﺵ ،ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﻋَﺒﺎت !*ﭘﻴﺎﺯاﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﺮﺍﺏ میشه*! کلی ﭘﻴﺎﺯ ﺍﺯ اصفهان ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ، ﻭلی ﺍﻫﺎلی ﻣﺸﻬﺪ ﺍَصلأ ﭘﻴﺎﺯ نمیﺧﻮﺭن !ﺷﻴﺦ ﻳﻪ ﻧﮕﺎهی ﺑﻪ ﭘﻴﺎﺯﻓﺮﻭﺵ ﻛﺮﺩ وﮔﻔﺖ:*ﻛﻴﻠﻮ ﭼﻨﺪﻩ ﺍﻳﻨﺎ*؟ﭘﻴﺎﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﮔﻔﺖ: *ﻫﺮ ﻛﻴﻠﻮ ﻧﻴﻢ ﺳﻜﻪ*.ﺷﻴﺦ ﮔﻔﺖ:ﺍﮔﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍی ﭘﻴﺎﺯﺍﺕ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺮﻩ ،*۵۰ ﺳﻜﻪ ﺑﺮﻳﺰ ﺗﻮی ﺟﻴﺐ این ﻋﺒﺎ*ﭘﻴﺎﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﻳﻪ ﻧﮕﺎهی ﺑﻪ ﻣﻦ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ یعنی *ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ*؟ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺮﻳﺰ ﻭ ﭘﻴﺎﺯﻓﺮﻭﺵ ۵۰ ﺳﻜﻪ ﺭﻳﺨﺖ ﺗﻮی *ﺟﻴﺐ ﺷﻴﺦ*. *ﺷﻴﺦ* ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻻ‌ﻥ ﻳﻚ ﻛﻴﺴﻪ ﭘﻴﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﻴﻔﺮستی ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻭ ﭘﻴﺎﺯﻓﺮﻭﺵ ﮔﻔﺖ: *ﭼﺸﻢ* ﺷﻴﺦ ﮔﻔﺖ: ﻳﻪ ﻛﺎﻏﺬ میﻧﻮیسی، *ﭘﻴﺎﺯ ﮐﺮﺑﻼ‌ ﻫﺮ ﻛﻴﻠﻮ ۳ ﺳﻜﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﻳﻚ ﻛﻴﻠﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ داده نمیشود*ﻣﺮﺩ ﭘﻴﺎﺯﻓﺮﻭﺵ ﮔﻔﺖ:*ای ﺷﻴﺦ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺷﺪی*؟ﻣﺮﺩﻡ ﻧﻴﻢ‌ ﺳﻜﻪ ﻫﻢ نمیﺧَﺮَندﺍﻭﻧﻮقت ﺗﻮ میگی: ۳ ﺳﻜﻪ؟ تازه من از خدا می خوام به هر كس یك كیسه پیاز بفروشم…! تو میگی یك كیلو بیشتر نَدم…؟*شیخ یك نگاه عاقل اندر سفیهی به پیاز فروش انداخت*و گفت : *ای ملعون* …اگه چیزایی كه گفتم گوش نكنی پیازات به فروش نمیره…تو فقط همین كاری كه گفتم و میكنی و روانه مسجد شد منم به دنبالش…!*نماز* كه تموم شد شیخ رفت،*بالای منبر رفت* و گفت:نقل است ؛*از امام محمد باقر كه روزی مردی به خدمت ایشان رسید*و گفت :*یا ابالحسن* بنده یك غلطی كردم سه تا زن گرفتم اما دیگه كشش ندارم.نمیكشه ادبیات-ترجمه...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبیات-ترجمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooroshgholoomi بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 20:32

کدام را می نویسید ؟ خاستن یا خواستن در پست قبلی که در باره امیر قلی امینی سر دبیر و صاحب امتیاز روز نامه اصفهان در زمان پهلوی دوم بود گفتیم مقوله coherenceو cohesion در زبان به معنی ارتباط معنایی کلمات در جمله و جملات در یک پاراگراف است. مثلا جمله ی :و این دو قوم دائم در حال بگو مگو و کشمش ( بجای کشمکش) بودند... کلمه ی کشمش بخاطر خستگی fatigue و یا بی احتیاطی نویسنده بوده و باید کشمکش خوانده و استنباط گردد.( در زبان مبحثی وجود دارد موسوم بهregister که به قشر صنفی خاص دلالت دارد. بطور مثال نوشتا و حتی گفتار و انتخاب لیست خاصی از لغات jargonدر دستخط پزشکان ، نوشته را وارد بحث encode و decode ( کد نویسی و باز خوانی آن )می کند که برای پرهیز از ملال و آزردگی خاطر خواننده وارد آن نمی شویم.مطلب دیگر کلمات «خواستن» و « خاستن» است که اولی مشکل معتنابه فارسی زبانان خصوصا ایرانیان در خارج است که بر شکل نوشتاری کلمات فارسی احاطه کافی ندارند و اگر چه دو واژه فوق تفاوت معنایی دارند( اولی به معنی میل داشتن و دومی به معنی قیام نمودن )ولی با توجه به ارتباط معنایی با بقیه لغات در همسایگی هر یک از این دو لغت می توان مشکل رسم الخط واو و الف را برای همیشه بر طرف نمود و همانگونه که در نوشتار های قدیمی که مهمترین آن تاریخ بیهقی است آمده «خاستن» را می توان بهر دو معنی با توجه به ارتباط معنایی در جمله بکار برد.نمونه ی این رسم الخط که در تاریخ بیهقی آمده بشرح زیر است:موضوع در خصوص بخشیده شدن فضل ربیع توسط مامون عباسی است . وی محمد برادر مامون را که بعد از مرگ هارون الرشید در بغداد رایت خلیفه گری بر افراشت حمایت می کرد. مامون که در مرو بود از شهرت بد محمد به میگساری و عدم تدبیر در امور ملک بین ادبیات-ترجمه...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبیات-ترجمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooroshgholoomi بازدید : 107 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 20:32

خانم زهرا در تاریخ ۲۶مهر۹۹ تمایل به دسترسی بخش اول تا پنجم « ویلیام فالکنر» را داشتند که مجددا آنها را از این طریق انتشار می دهم.قابل ذکر است این کتاب که بعنوان رساله ی دکترای خانم دروتی تا ک و با ترجمه اینجانب می باشد آماده چاپ است و در جستجوی اسپانسر از بین علاقمندان به آثار این نویسنده شهیر امریکایی است. وی در حین دریافت جایزه نوبل سخنرانی کوتاهی انجام داد و نویسندگی را « عرق ریزان روح» دانست. + نوشته شده در سه شنبه هجدهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 15:39 توسط محسن کلینی  |  ادبیات-ترجمه...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبیات-ترجمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooroshgholoomi بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 20:32